چرا گوسفندها یک مخچه دارند؟
چرا گوسفندها یک مخچه دارند؟ به عنوان یک ویژگی کلی، همه گوسفندها دارای یک مخچه هستند که کنترل، تعادل و وضعیت بدن گوسفند را کنترل می کند. همچنین این عضو، تمام کنترل ارادی عضلات و پاسخ های حرکتی را هماهنگ می کند. این عضو مسئول توانایی های یادگیری گوسفند است. انسان ها مخچه دو بخشی دارند، اما مغز گوسفند کمتر از انسان ها توسعه یافته است و فقط یک بخش دارد.
مخچه انسان، رفتار و حرکت ها را کنترل می کند. به همین علت است که به دو قسمت تقسیم می شود. گوسفندها فقط یک قسمت از مخچه را دارند. رفتار گوسفند و کنترل حرکتی آن، پیچیدگی کمتری نسبت به انسان دارد. مغز گوسفند، اگرچه کوچکتر از مغز انسان است، اما ویژگی های مشابهی دارد. زیرا مغز انسان و گوسفند از نظر عملکرد مشابه هستند.
بنابراین می توان از مغز گوسفند برای مطالعه فیزیولوژی و آناتومی مغز استفاده کرد. تشریح مغز گوسفند برای مطالعات آناتومی و ساختار مغز، مناسب است.
تشریح مغز گوسفند
برای تشریح مغز گوسفند از چاقوی جراحی استفاده می شود و ساختارهای زیر را می توان آنالیز کرد:
- مخ
- مخچه
- شکنج
- شکاف
- ساقه مغز
- غده هیپوفیز
- جسم پینه ای
- لوب پیشانی
- لوب جداری
- غده صنوبری
- طناب نخاعی
- لوب اکسیپیتال
- لوب گیجگاهی
- لب های بویایی
- لوب راینسفالون
به طور کلی، دیگر ساختارها و بخش های اصلی مغز، شبیه هم هستند.
عملکرد مخچه در گوسفند
مخچه در گوسفند، به هماهنگ کردن حرکات ارادی کمک می کند. بیشتر حرکات از چندین گروه ماهیچه ای مختلف تشکیل شده اند که با هم به صورت هماهنگ و در یک زمان، عمل می کنند. یکی از عملکردهای اصلی مخچه، هماهنگ کردن زمان بندی و وادار کردن این گروه های ماهیچه ای مختلف برای تولید حرکات اندام ها یا بدن است.
مخچه عملکردهای مختلفی را بر عهده دارد که در زیر به آن ها اشاره می شود:
- یادگیری حرکتی
- کارکرد های شناختی
- هماهنگی حرکات ارادی
- حفظ تعادل و وضعیت بدن
- حفظ تعادل و وضعیت کلی بدن
عملکرد مخچه برای ایجاد تنظیمات وضعیتی، جهت حفظ تعادل، مهم است. این قسمت از مغز، از طریق ورودی خود از گیرنده های دهلیزی و گیرنده های عمقی، فرمان را به نورون های حرکتی منتقل می کند تا تغییرات در وضعیت بدن یا تغییرات بار روی عضلات را، جبران کند.
گوسفندان مبتلا به آسیب مخچه، از اختلال تعادل رنج می برند و اغلب می توانند استراتژی های وضعیتی ویژه ای را برای جبران این مشکل، ایجاد کنند.
آیا گوسفندها دندان بالایی دارند؟
مخچه و هماهنگی حرکت های ارادی
در واقع، بیشتر حرکات از چندین گروه ماهیچه ای مختلف تشکیل شده اند که با هم به صورت هماهنگ و در یک زمان، عمل می کنند. یکی از عملکردهای اصلی مخچه، هماهنگ کردن زمان و نیروی این گروه های ماهیچه ای برای تولید حرکت در اندام ها یا کل بدن است.
مخچه و یادگیری حرکتی در گوسفند
عملکرد مخچه برای یادگیری حرکتی، مهم است. مخچه نقش عمده ای در انطباق و تنظیم دقیق برنامه های حرکتی برای انجام حرکات دقیق از طریق فرآیندهای آزمون و خطا، ایفا می کند.
کارکرد های شناختی مخچه در گوسفند
اگر چه مخچه از نظر کمک به کانال حرکتی، بیشترین نقش را دارد، اما در برخی از عملکردهای شناختی، مانند زبان نیز، نقش دارد. بنابراین، مانند عقده های پایه، مخچه به عنوان بخشی از سیستم حرکتی در نظر گرفته می شود. اما عملکردهای آن از بسیاری جهات که هنوز به خوبی شناخته نشده اند، خارج از کنترل هستند.
چرا گوسفندها دندان قروچه می کنند؟
آناتومی کلی مخچه
مخچه از دو بخش اصلی تشکیل شده است. هسته های عمیق مخچه تنها ساختار خروجی مخچه هستند. این هسته ها توسط یک صفحه بافت بسیار پیچیده به نام قشر مخچه پوشانده شده اند که تقریباً تمام نورون های مخچه را در بر می گیرد. یک مقطع از مخچه، الگوی پیچیده چین ها و شکاف هایی را نشان می دهد که قشر مخچه را مشخص می کند.
بخش های مختلف مخچه
دو شکاف اصلی که به صورت مدیولترال قرار دارند، قشر مخچه را به سه زیر بخش اصلی تقسیم می کنند.
زیر بخش خلفی جانبی. شقاق خلفی جانبی، لوب فلوکولونودولار را از جسم مخچه جدا می کند و شکاف اولیه، جسم مخچه را به لوب خلفی و یک لوب قدامی جدا می کند. مخچه نیز به صورت ساژیتال به سه ناحیه تقسیم می شود که از میانی به جانبی امتداد دارند. ورمیس در امتداد صفحه میانی ساژیتال مخچه قرار دارد. به طور مستقیم در کنار ورمیس، ناحیه میانی قرار دارد. در نهایت، نیمکره های جانبی در کنار ناحیه میانی قرار دارند.
هسته های مخچه
تمام خروجی های مخچه از هسته های عمیق مخچه سرچشمه می گیرد. بنابراین، ایجاد ضایعه در هسته های مخچه، اثراتی مشابه ضایعه کامل کل مخچه دارد. دانستن ورودی ها، خروجی ها و روابط آناتومیکی بین هسته های مختلف مخچه و بخش های فرعی مخچه، مهم است.
هسته های فاستیژال در میان هسته های مخچه قرار دارند. ورودی را از ورمیس و از آوران های مخچه ای دریافت می کند که اطلاعات دهلیزی، حسی تنی پروگزیمال، شنوایی و بصری را حمل می کنند.
هسته های متقابل در کنار هم قرار گرفته، شامل هسته های آمبولیفرم و هسته کروی هستند. آنها در کنار هسته فاستیژال قرار دارند. آنها ورودی را از ناحیه میانی و از آوران های مخچه ای دریافت می کنند که اطلاعات نخاعی، حسی تنی پروگزیمال، شنوایی و بصری را حمل می کنند . این پیام ها به سمت هسته قرمز طرف مقابل، حرکت می کنند.
هسته دندانه دار، بزرگ ترین هسته مخچه است که در کنار هسته های متقابل قرار دارد. این بخش، ورودی را از نیمکره جانبی و از آوران های مخچه ای، که اطلاعات قشر مخچه را حمل می کنند، دریافت می کند. این پیام ها، به هسته قرمز طرف مقابل و هسته تالاموس بطنی جانبی منعکس می شود.
هسته های دهلیزی
هسته های دهلیزی در خارج از مخچه، و در مدولا قرار دارند. از این رو، آنها به طور دقیق هسته مخچه نیستند. اما از نظر عملکردی، معادل هسته های مخچه در نظر گرفته می شوند. زیرا الگوهای اتصال آنها با هسته های مخچه یکسان است. هسته های دهلیزی ورودی را از لوب فلوکونودوار و هزارتوی دهلیزی دریافت می کنند.
علاوه بر این ورودی ها، تمام هسته های مخچه و تمام نواحی مخچه، ورودی های ویژه ای از زیتون تحتانی بصل النخاع دریافت می کنند. به یاد داشته باشید که مکان های آناتومیکی هسته های مخچه مربوط به نواحی قشر مخچه است که از آن ورودی دریافت می کنند.
دمگل مخچه
دمگل مخچه تحتانی، عمدتاً حاوی اعصاب آوران از بصل النخاع و همچنین وابران به هسته های دهلیزی است. حتی دمگل مخچه میانی عمدتاً حاوی آوران های هسته های پونتین است. دمگل مخچه فوقانی، عمدتاً حاوی اعصاب مختلف از هسته های مخچه و همچنین برخی از آوران ها از دستگاه نخاعی مخچه است.
بنابراین، ورودی ها به مخچه عمدتاً از طریق دمگل های مخچه تحتانی و میانی منتقل می شوند. در حالی که خروجی ها عمدتاً از طریق پدانکل مخچه فوقانی منتقل می شوند. ورودی از سمت همان طرف بدنه ایجاد می شود و خروجی ها نیز به سمت همان طرف بدنه می روند. بنابراین، خروجی مخچه به هسته قرمز، سمت همان طرف بدن را، با یک مسیر متقاطع دوگانه، تحت تأثیر قرار می دهد.
آسیب به مخچه، منجر به نقص در سمت همان طرف بدن می شود.
زیر بخش های عملکردی مخچه
مخچه دهلیزی، شامل لوب لخته ای و فیبر های ارتباطی آن با هسته های دهلیزی جانبی است. از نظر فیلوژنتیکی، دهلیز، قدیمی ترین قسمت مخچه است. همانطور که از نام آن پیداست، این بخش از مخچه، در ایجاد رفلکس های دهلیزی نقش دارد. مخچه نخاعی شامل ورمیس و نواحی میانی قشر مخچه و همچنین هسته های فاستژیال و بینابینی است.
همانطور که از نام این بخش از مخچه پیداست، مخچه نخاعی، ورودی های اصلی را از مجاری نخاعی مخچه دریافت می کند. پیام های خروجی آن به دستگاه های دهلیزی نخاعی و رتیکولو نخاعی می رود. این بخش، در ادغام ورودی حسی با دستورات حرکتی برای ایجاد هماهنگی حرکتی تطبیقی نقش دارد.
نهایتا، خود مخچه، بزرگترین بخش عملکردی مخچه است که از نیمکره جانبی و هسته های دندانه دار تشکیل شده است. این بخش، در برنامه ریزی و زمان بندی حرکات نقش دارد. همچنین، مخچه در عملکردهای شناختی حیوانات نقش دارد.
هنگامی که مغز یک گوسفند تشریح می شود، ساختارهای مختلف موجود در مغز را می توان مشاهده کرد و عملکرد آن ها مطابق با آن ها را مورد مطالعه قرار داد.
شبکه مشیمیه
شبکه مشیمیه در هر دو بطن جانبی، بطن سوم و بطن چهارم مغز، در مننژها قرار دارد. این شبکه، مایع مغزی نخاعی را تولید می کنند و به محافظت از مغز کمک می کنند.
چین خوردگی مغز
چین خوردگی مغز مهم است. زیرا چین خوردگی، مساوی با افزایش سطح مغز است. هرچه چین های ایجاد شده بیشتر باشند، مغز نورون های بیشتری را در خود جای می دهد. مغز انسان چین های بیشتری نسبت به مغز گوسفند دارد. حتی مغز انسان گرد، بزرگتر و سنگین تر از مغز گوسفند است. مغز انسان همچنین ما را قادر به تفکر، نوشتن، اختراع و خلق آثار ادبی می کند، در حالی که مغز گوسفند فاقد این توانایی ها است.
مقایسه مخچه در انسان و گوسفند
مخچه، رفتار انسان و حرکت را کنترل می کند. به همین علت است که به دو قسمت تقسیم می شود. گوسفندها فقط یک قسمت از مخچه را دارند. رفتار گوسفند و کنترل حرکتی آن، پیچیدگی کمتری نسبت به انسان دارد.
ساقه مغز در انسان نسبت به ستون فقرات گوسفند، که افقی است، به سمت ستون فقرات و پایین قرار گرفته است.
تفاوت های بین مغز انسان و گوسفند
به طور کلی، مغز انسان و گوسفند بسیار شبیه به یکدیگر هستند. با این حال، برخی از تفاوت های کلیدی را باید در نظر گرفت. از جمله این تفاوت ها، عبارت اند از:
شکل و اندازه متفاوت
مغز گوسفند و مغز انسان، از نظر ساختار کلی، بسیار شبیه به مغز پستانداران هستند. هر کدام شامل یک مخ، مخچه و ساقه مغز هستند. مغز گوسفند با وزنی در حدود 140 گرم یا تقریباً یک دهم وزن مغز یک انسان بالغ، کوچکتر است.
مخ در گوسفندان، طویل تر از انسان است و مخچه و ساقه مغز به جای اینکه در زیر مخ قرار گیرند، در پشت مخ قرار دارند. علت این امر این است که گوسفندان به عنوان یک حیوان چهار پا، دارای ستون فقرات افقی هستند، در حالی که انسان ها به صورت عمودی می ایستند و ستون فقرات خود را عمود نگه می دارند.
لب قدامی مغز
یک تفاوت عمده دیگر، این است که لوب فرونتال در مغز گوسفند نسبت به اندازه کلی مغز، بسیار کوچکتر است. لوب پیشانی، با عملکردهای شناختی پیشرفته تری مانند تفکر انتزاعی و تجزیه و تحلیل مرتبط است.
اندازه نسبی لوب فرونتال و همچنین تعداد برجستگی ها در قشر مغز، شاخص های هوش یک گونه حیوانی هستند. اگرچه گوسفند به طور کلی به عنوان یک حیوان بدون قدرت خاص ذهنی در نظر گرفته می شود، اما به طور فزاینده ای مشخص می شود که گوسفند می تواند کارهای پیشرفته ای مانند به خاطر سپردن چهره دیگر گوسفندان و انسان ها را، برای دو سال یا بیشتر، انجام دهد.
پیاز بویایی
گوسفندان، مانند بسیاری از پستانداران، حس بویایی بهتری نسبت به انسان دارند. لوب بویایی، بخشی از مغز است که در زیر لوب جلویی قرار دارد و مسئول انتقال اطلاعات حسی از بینی به باقی مغز است. اندازه پیاز بویایی در گوسفند دو تا سه برابر پیاز بویایی انسان است. این واقعیت، نشان دهنده اهمیت حس بویایی در گوسفندان است.
بیضه در دام ها و مشکلات آن را بشناسید.